شهید عبدالله اسکندری
شهید عبدالله اسکندری در تمام هشت سال دفاع مقدس در جبهه حضور داشت. در مدت حضور در جبههها تکتیرانداز، تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی و... بود. در عملیات خیبر فرمانده سپاه لار بود. در عملیات بدر جانشین فرمانده گردان، در والفجر ۸ جانشین رئیس ستاد تیپ الهادی بود و در عملیاتهای کربلای ۱، ۳، ۴، ۵ و ۸ رئیس ستاد تیپ الهادی بود. شهید در عملیات والفجر ۱۰ جانشین تیپ مهندسی و در عملیات بیتالمقدس۴ فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت. از دیگر مسئولیتهای وی فرماندهی مهندسی رزمی ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی تیپ ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره، فرماندهی مهندسی تیپ ۴۲ قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت بود.
او در عرصههای سازندگی هم فعالیت داشت که در احداث سد کرخه احداث جاده نیریز در استان فارس، طرح توسعه نیشکر، اجرای طرحهای سد و بسیاری دیگر از فعالیتهای جهادی سهم ویژهای داشت. بعد از پایان جنگ سردار دو سالی در منطقه فعالیت داشت، اما بعد به شیراز آمد و در مدت پنج سال مدیریت بنیاد شهید و امور ایثارگران شیراز را بر عهده داشت. شهید خیلی با خانواده شهدا و جانبازان مأنوس شده بود تا آنجا که میتوانست در رفع مشکلات و مسائل آنها کوشش میکرد. صبر، خوشرویی و متانت ایشان زبانزد بود خیلی تحمل داشت.
سردار اسکندری در نهایت پس از سالها مبارزه و مجاهدت به آرزوی قلبیاش رسید و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) در سوم ر. خردادماه سال ۹۳ به شهادت رسید. «سر» این سردار را پس از شهادت از تنش جدا کردند و در مقابل دوربینها قرار دادند.
نظر فرزند شهید در مورد وی
فرزند شهید عبدالله اسکندری درباره پیکر پدرش میگوید: بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبتهایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینهای بتوانیم پیکر پدر را بازپس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که میخواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیتالمال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا دادهایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیتالمال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب میشود.